اینکه آدم یکی تو زندگی داشته باشه خیلی خوبه
ولی مثل لبه تیغ میمونه ممکنه همون آدم چنان تو رو ببر و بهت آسیب بزنه که خودت حیران بمونی
اینکه آدم یکی تو زندگی داشته باشه خیلی خوبه
ولی مثل لبه تیغ میمونه ممکنه همون آدم چنان تو رو ببر و بهت آسیب بزنه که خودت حیران بمونی
آخر هفته یه سفر کمپی رفته بودیم. سفر خوب و آرومی بود و البته سختی های خودش داشت. مثلا مشکل آب! 4 بطری اب داشتم که روز اول همش خوردم و در واقع تشنه بودم! از بس که عرق ریختیم.
مشکل دیگه همسفر و دوستم بود که خیلیییییییییی کند و اروم! دیگه فس فس کردنش کلافم کرده بود حسابی. کلا درکی از این نداشتم که سفر صحرایی داریم میریم. لاکچری رفتار میکرد :/
مشکل دیگه تعارفی بودن من بود! هر 3 نفر باید یه چادر حمل میکردن. چادر سه قسمت شده بود دو قسمتش من روز اول که خیلی سخت بود حمل کردم. هلااک شدم و داغون.
مشکل منم که تعارفیم و راحت بقیه از این داستان سو استفاده میکنن.