دست نوشته

مینویسم تا شاید...

دست نوشته

مینویسم تا شاید...

منزلی برای آرامش روح
انسانم آرزوست

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

درهم کوبیدن موانع

چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۷ ب.ظ

سلام

دیروز داشتم یه مسیری پیاده میرفتم طبق معمول غرق در تفکرات و حالات خودم بودم که رسیدم به واژه آشنا و کریه "ترس"!!!! دیدم توی زندگی هرجایی که عقب نشستم از همین لعنتی ناشی شده. اگه یه رابطه غلط و با وجود علم به غلط بودنش ادامه دادم همش بخاطر ترس بود..ترس از دست دادن ترس اینکه دیگه کسی رو پیدا نکنم که دوستم داشته باشه. درواقع  این من بودم عشق رو به اونها میدادم و فقط دنبال جایی برای خرج کردنش بودم..

ترس از دست پدر مادر و تنهاییم

ترس بیکار شدن

ترس تغییر موقعیت

ترس از دست دادن یه سری اشیا

ترس از شنا کردن

ترس از رانندگی 

ترس از....

خلاصه تصمیم گرفتم تا جایی که میشه امسال بر ترسهام غلبه کنم. مثلا تصمیم گرفتم برم کلاس شنا. یا امروز برای اولین بار تنهایی پشت ماشین نشستم و از خونه تا شرکت اومدم...

امسال میخوام اخرش به شنا و رانندگی تسلط کافی داشته باشم


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۰۸
samira sr

نظرات  (۱)

خیلی عاااالیه
پاسخ:
اره :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی