دست نوشته

مینویسم تا شاید...

دست نوشته

مینویسم تا شاید...

منزلی برای آرامش روح
انسانم آرزوست

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

تکرار مکررات

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۴ ق.ظ

سلام

روزهای بلاگی من رو خیلی یاد اوایل روزهای بلاگفاییم میندازه. یادش بخیر...اونجا هم تا مدتها کسی برام پیغامی هم نمیذاشت. اولین پیغامهایی که در مورد خود خود مطالبم بود به شدت من رو به وجد می آورد...

اینجا هم مثل اونموقع ها شده....افراد زیادی مطالبم رو نخوندن و اون دوستانی هم که خوندن تمایلی برای ارائه نظر و اینا نداشتن

این ماجرا من رو یاد این شعر انداخت:

“به این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند 

یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار 
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند 

گذر گهی است پر ستم که اندرو به غیر غم 
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند

چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات 
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند 

نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست 
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند”


― هوشنگ ابتهاج

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۰۷
samira sr

نظرات  (۱)

خیلی این شعر سایه رو دوست دارم
این روزای اول ادم همیشه انرژی داره برا آپیدن
یادش بخیر ،
ما ک تا حالا شونصدتا وب اینور اونور کردیم هنوزم مشغول وب ساختنیم:/
پاسخ:
:p
والاع من وبلاگ بلاگفام رو بیشتر دوست دارم. این بلاگفا هم که فعلا ترکیده :|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی